فکر میکنم همه تا حدودی با ژانر علمی تخیلی آشنا باشیم. آخه هرچی باشه تو این چند سال گذشته، سینما، تلویزیون و کلاً همه چیز حسابی رفتن تو کار قصههای علمی تخیلی. ولی میدونین این ژانر از داستانها چه جوری و کِی به وجود اومدن؟ چی باعث میشه با بقیهی داستانهای ژانر تخیلی فرق داشته باشن؟ تخیل کردن و قصه گفتن، تقریبا از زمان به وجود آمدن ما آدمها همرامون بوده. ولی داستانهای علمی تخیلی، زمانی به وجود اومدن که علم و فناوری وارد زندگی ما شد. درست از زمانی که از خودمون پرسیدیم آیندهی ما چه شکلی خواهد بود و علم و فناوری قراره ما رو تا کجا ببرند؟ ژانر علمی تخیلی، در واقع راهی برای جواب دادن به این سوالهاست. ولی برای شروع ماجرا، باید به خیلی عقبتر برگردیم. یه چیزی حدود 1800 سال پیش!
لوثین یا لوکیانوس، اولین نویسنده علمی تخیلی
جناب آقای لوثین سال 125 میلادی در سوریهی امروزی، که اون موقع بخشی از رم باستان محسوب میشد به دنیا اومد و یه سخنران و نویسندهی طنز بود. راستش رو بخواید چیز زیادی از زندگیش نمیدونیم چون هرچی در موردش هست، از نوشتههای خودش به دست ما رسیده و نوشتههای خودش هم بخاطر سبک طنزشون چندان قابل اعتماد نیستند. لوثین یه کتاب بامزه به سبک داستانهای حماسی و تاریخی قدیمی به اسم «یک تاریخ واقعی» نوشت که مهمترین کتابش هم محسوب میشه، با این تفاوت که نه تنها هیچکدوم از ماجراهای اون واقعی نبودن، بلکه بعضیهاشون تعمدا مسخره هم به نظر میرسیدند. چیزی که این کتاب رو از بقیهی کتابهای شبیه بهش جدا میکرد، ماجراهای عجیب و غریب و منحصر به فردش بود. سفر به فضا و جنگهای کهکشانی با کشتیهای خیلی پیشرفته و موجودات فضایی و... . داستان در مورد لوثین و گروهی از دوستانشه که حین سفر گیر یه گردباد میافتند و سر از ماه در میارند و درگیر جنگ بزرگی بین پادشاه ماه و پادشاه خورشید میشن! تخیل لوثین خیلی قوی بوده و بسیار جلوتر از زمان خودش رو میدیده. داستانش خیلی شبیه قصههای علمی تخیلی امروزی ماست، مگه نه؟
تولد دوباره: علم!
حدود700، 800 سال پیش، اروپاییها وارد دورهای شدن که بهش میگیم رنسانس، یعنی تولد دوباره. تو این دوره بود که سر و کلهی دانشمند، به اون مفهومی که ما امروز میشناسیم پیدا شد. آدمهایی مثل گالیله تصمیم گرفتن با منطق و علم و دانش، به دنیای اطراف نگاه کنند و آدمایی مثل لئوناردو داوینچی مشغول ساختن ابزارهای پیچیده شدند (میدونستید داوینچی هلیکوپتر کوکی طراحی کرده بوده؟). تو این دوره دیگه کم کم علم و دانش داشت جای خرافات و افسانه رو گرفت، پس طبیعی بود که گروهی از نویسندهها به این فکر افتادند که با این دانش و فناوری جدید، آینده چه شکلی خواهد بود؟ برای همین، حتی همین امروز هم مهمه که نویسندههای این ژانر، با علم و فناوری آشنا باشند تا بتونند تصویر جذابتر و دقیقتری از آینده برای ما ترسیم کنند.
ماجراجویی، تا بینهایت، و فراتر از آن!
یکی از ویژگیهای قصههای علمی تخیلی، احساس ماجراجویی و هیجانیه که با خودشون میارند. دوتا از اولین کتابهای علمی تخیلی، «سومنیوم» و «مردی روی ماه» ماجراهای آدمهایی بودند که با وسیلههای عجیب و غریب به ماه و بعد از اون سرزمینهای بیگانه سفر میکنند. شاید دلیلش این باشه که تو اون دوره، ما هنوز در حال اکتشاف بودیم و هنوز خیلی از قسمتهای سیارهی خودمون رو هم کشف نکرده بودیم، برای همین ایدهی سر زدن به سرزمینهای بیگانه و اکتشاف دنیاهای جدید برامون خیلی جذاب بود.
مرلی شلی، دختری با سوالهای مهمتر
ژانر علمی تخیلی خیلی جدی گرفته نمیشد، تا اینکه نوبت به نویسندههایی رسید که فهمیدند میتونند تو این قصهها، به چیزای خیلی مهمتری بپردازند. مثلا علم و فناوری چه تاثیری تو زندگی ما داره؟ پیشرفت ما توی علم تا کجا ممکنه پیش بره؟ آیا این همه تغییر اون هم با این سرعت، هیچ تاثیر بدی روی ما نمیذاره؟
مری شلی، فقط 18 ساله بود که داستان معروف فرانکشتاین رو نوشت، کتابی درباره یه دانشمند که با استفاده از علم پزشکی و دستگاههایی که میسازه موفق میشه یه هیولا بسازه. درسته که این کتاب تو ژانر ترسناک هم دستهبندی میشه، اما از مهمترین قصههای علمی تخیلی تاریخ هم هست، چون سوالهای خیلی مهمی میپرسه، مثل اینکه چی ما انسانها رو انسان میکنه یا چطور ممکنه فناوری از کنترل ما خارج بشه.
ژول ورن وارد میشود!
ژول ورن فرانسوی، شاید یکی از مهمترین نویسندههای این ژانر باشه. قصههای ژول ورن کوتاه و پر هیجان بودند و آدم رو به سفرهایی میبردند که تا اون موقع به فکر هیچکس نرسیده بود. تو کتاب سفر به مرکز زمین، یه گروه ماجراجو وارد عمق زمین میشند و دنیایی عجیب و غریب پر از موجودات و گیاهان ماقبلتاریخ کشف میکنند. کتاب بعدی ژول ورن، از زمین تا ماه، درباره سفر به ماه از طریق شلیک یه گلولهی بزرگ از یه تفنگ خیلی خیلی بزرگ به سمت ماهه. به شکل خیلی عجیبی شبیه موشکهایی که ما الان برای رفتن به فضا ازشون استفاده میکنیم، مگه نه؟
اچ.جی ولز، آقای داستانهای علمی تخیلی
کمتر کسی به اندازه اچ.جی ولز، روی محبوب شدن و رونق گرفتن داستانهای علمی تخیلی تاثیر گذاشته. نگاه ولز به آینده یکم با ژول ورن و نویسندههایی مثل ژول ورن فرق داشت، ولز یکم بدبینتر بود و تو داستانهاش، آدم احساس خطر بیشتری رو تجربه میکرد. اولین کتاب ولز، ماشین زمان بود. و بله، این اولینباری بود که یه نویسنده ایدهی ماشینزمان به ذهنش رسیده بود. مهمترین داستان ولز، جنگ دنیاهاست (راستی یه فیلم خوب با همین اسم هم از روش ساخته شده!) که دربارهی گروهی از موجودات سه پاست که به زمین حمله میکنند. این داستان انقدر درگیرکننده و هیجانانگیز بود که وقتی نسخه رادیویی اون پخش شد، خیلی از مردم فکر کردن واقعاً به زمین حمله شده و برای دفاع از زمین آماده شده بودن!
آیزاک آسیموف، هم دانشمند و هم نویسنده
در طول 72 سال زندگی، آقای آیزاک آسیموف که هم پروفسور بیوشیمی و هم نویسندهی داستانهای علمی تخیلی بود، بیشتر از 500 کتاب و داستان کوتاه تخیلی نوشت و حتی موفق شد در رقابت با ارباب حلقهها، جایزه کتاب بهترین سری تاریخ هوگو رو هم بگیره! آسیموف تاثیر خیلی زیادی روی بقیه نویسندههای داستانهای علمی تخیلی تاثیر داشته و یه جورایی، هر فیلم و داستان علمی تخیلی امروزی که میبینیم و باهاش حال میکنیم، تحت تاثیر قصههای اون نوشته شده.
چرا داستانهای علمی تخیلی اهمیت دارن؟
آیزاک آسیموف در مورد اهمیت این قصهها حرف خیلی جالبی میزنه: «ما دائم در حال تغییر کردن هستیم و دیگه نمیتونیم بدون فکر کردن به آینده تصمیم بگیریم.» شاید واسه همینه که کتابهای علمی تخیلی خیلی مهم هستند. اونها کمک میکنند آینده رو تصور کنیم. خوب و بد پیشرفت علم و فناوری رو ببینیم و در مورد اینکه این همه پیشرفت روی ما چه تاثیری داره فکر کنیم. از همه مهمتر، قصههای علمی تخیلی، رویاهایی هستن که ما دوست داریم بهشون برسیم. زمانی که ژول ورن در مورد سفر به ماه مینوشت، کسی فکرش رو نمیکرد ما یه روز روی سطح ماه قدم بزنیم. یا زمانی که آسیموف سفینههای فضایی رو توصیف میکرد، کسی حدس نمیزد یه روز همچین سفینههایی بسازیم و به فضا بفرستیم. قصههای علمی تخیلی به ما یاد میدند بلندپرواز باشیم و آینده خودمون رو همونطور که میخوایم تصور کنیم، چون همین تصورها هستن که کمک میکنند آینده رو بسازیم!
شیرجه تو ژانر
خب، در مورد ژانر علمی تخیلی حرف زدیم. کلی کتاب کودک و نوجوان خوب تو این ژانر هست، پس بیایید با هم یه نگاهی به بهترین کتابهای کودک و نوجوان ژانر علمی تخیلی پرتقال بندازیم. آمادهاید؟
اینجا سیارهی ما نیست
جف رادکی
خیلی از قصههای علمی تخیلی با این سوال شروع میشن که اگه یه روز بیگانهها و آدم فضاییها بیان زمین چی میشه؟ خب، حالا فکرشو بکنید این ما آدمهاییم که مجبور شدیم از زمین به یه سیاره دیگه بریم و این ماییم که بیگانه و فضایی هستیم! بله، قصه «اینجا سیارهی ما نیست» درباره یه خونواده است که مجبورند به سیارهی چوم سفر کنن تا مردم اون سیاره رو، که اصلا و ابدا از آدمیزاد خوششون نمیاد، قانع کنند به ما انسانها پناه بدند. یه قصه هیجانانگیز، جذاب و بامزه، در مورد کنار گذاشتن اختلافها و پذیرفتن تفاوتها و کنار اومدن با هم!
زک کهکشانی: سلام نبولون
ری اورایان
تغییر میتونه سخت باشه، مگه نه؟ اسبابکشی، عوض کردن محله، عوض کردن مدرسه و... . حالا ببینید زک، قهرمان قصه ما که از زمین به سیاره نبولون نقل مکان کرده چقدر برای رفتن به مدرسه جدید و دیدن همکلاسیهای جدیدش اضطراب داره. به خصوص وقتی همهی همکلاسیهایش آدم فضاییهای لزج هستند و پیتزاهای نبولون روش حشره است! خوشبختانه زک خیلی زود یه دوست نبولونی به اسم دریک پیدا میکنه که مثل خودش عاشق ماجراجوییه و یه غافلگیری ناگهانی، اونها رو به یه ماجراجویی هیجانانگیز میفرسته! این اولین جلد از کتابهای زک کهکشانیه.
فرار رباتهای انساننما
گرگ فن ایکهاوت
کاگ، در ظاهر یه پسر دوازده سالهی عادیه، مثل بقیه پسرهای دوازده ساله. اما حقیقت اینه که کاگ یه روبات خیلی پیشرفته است که طوری طراحی شده تا بتونه چیزهای بیشتری یاد بگیره و پیشرفت کنه. کاگ، کنار سازندهش جینا، زندگی خوبی داره تا اینکه یه اتفاق باعث میشه آسیب ببینه و وقتی دوباره بیدار میشه همه چی عوض شده: هیچ خبری از جینا نیست و یه عده دانشمند مرموز میخوان مغز پیشرفتهش رو بیرون بیارن و روش تحقیق کنن. حالا نوبت کاگ و چهار تا دوست روباتیشه تا جینا رو پیدا کنه و خودشو از دردسر نجات بده.
این سه تا کتاب فوقالعاده رو میتونید همینجا از سایت پرتقال اینترنتی بخرید و وارد دنیای شگفتانگیز سرزمینهای ناشناخته و موجودات جدید و روباتهای پیشرفته بشید!
اگه دوست داری در مورد بقیه ژانرهای داستان و کتاب بیشتر بدونی، با بزرگترین نویسندهها و معروفترین کتابهای ژانرهای مختلف آشنا بشی و کلی کتاب خوندنی تو ژانرهای مختلف پیدا کنی، یه نگاه به بقیه مقالههای پرتقال در مورد ژانرهای مختلف بنداز!
اینجا در مورد ژانر ماجراجویی و کتابهایی مثل هابیت و دور دنیا در هشتاد روز صحبت کردیم.
و اگه به داستانهای ترسناک و دلهرهآور علاقه داری و دوست داری موقع خوندن کتاب یکم ضربان قلبت بره بالا، میتونی اینجا در مورد ژانر ترسناک بیشتر بخونی.
اگه دوست داری در مورد ژانرهای واقعگرایانهتر بدونی، اینجا به معرفی ژانر اتوبیوگرافی یا خودزندگینامه پرداختیم که یه راه فوقالعاده برای آشنا شدن با آدمهای شگفتانگیز از طریق نوشتههای خودشونه.