یکی نیست از ما بپرسه چه لذتی تو ترسیدنه که دوست داریم بترسیم؟ حالا که کسی این سوال فسلفی رو از ما نمیپرسه، اون میکروفون رو دستبهدست کنید بیاد این ور؛ میخواهیم در ستایش لذتِ ترس و وحشت سخنرانی کنیم. یه کامیون دلیل داریم برای این که بگیم چرا ادبیات و سینمای وحشت رو انتخاب میکنیم و ازشون لذت میبریم. فکر کردهید ژانر وحشت خیلی ساده تبدیل به یکی از ژانرهای پرطرفدار بین کوچیک و بزرگ شده؟
حرف از ژانر وحشت که میشه، ناخودآگاه یاد صحنههای میافتیم که جیگر آدم رو کباب میکنند؛ مثل تیکهتیکهشدن اعضای بدن، خون، زامبیها و .... ولی اونجوریها هم نیست دیگه. پس چه جوریهاست؟ تو این یادداشت میخواهیم دربارهی همین بگیم که چه جوریهاست. قراره بریم و ببینیم سر و کلهی این ژانر از کجا پیدا شد و چی شد که انقدر طرفدار پیدا کرد.
چنگالهاتون رو آماده کنید و جنها و موجودات اتاقتون رو هم دعوت کنید تا دورهم دربارهی ادبیات وحشت بخونیم و حرف بزنیم...
ژانر وحشت یا Horror
خارجکیها که استاد انتخاب اسمهای باحال برای هرچیزیاند، اسم این ژانر رو گذاشتند Horror. اگه بخواهیم ترجمهش کنیم یعنی احساس شدید ترس یا ناامیدی. آقای جِی.اِی کادن که یکی از تاریخشناسها و نویسندههای انگلیسیه، میگه این ژانر با چیزهایی ترسناک میشه که از قدیم تا حالا برای مردم ترسناک بودهند. چیزهایی مثل تاریکی، صداهای عجیبوغریب و ترسناک، موجودات فضایی، روحها، شیاطین و موجودات غریبه و ناآشنا مثل خونآشامها. با اجازهی همهی نترسهای محفل، مورچهی بالدار تو گوش، هوای طوفانی و زودپزِ در حال سوتزدن رو هم به این لیست اضافه کنیم.
وقتی خیالها، واقعی میشن
حالا درسته یه قطار از چیزهای ترسناک وجود داره و این لیست برای هر کسی متفاوته؛ اما در واقع چیزی که باعث ایجاد ترس تو ادبیات یا سینمای وحشت میشه، تصورِ واقعیبودنِ خیالِ دقیق نویسندهست...
اتفاقا دانشمندها بیکار ننشستهاند و حتی دربارهی ترس هم تحقیق کردهند؛ و به این نتیجه رسیدهند که ترس یه عامل دفاعی در برابر ناشناختههاست. (خدا قوت پهلوونها. بعد از کلی تحقیق به همین نتیجه رسیدید فقط؟) آدمها به طور طبیعی در مقابل ناشناختهها میترسند، چون نمیدونند باید چی کار کنند؟ (این هم شد سوال؟ معلومه دیگه. باید جیغ زد!) ژانر وحشت هم دقیقا انگشت میذاره رو این نقطهی ترس و با همین محدودیتهای انسان و ناشناختهها و چیزهای غریبه ماجراهای مختلف میسازه.
ژانر وحشت از کجا شروع شد؟
قبل از این که کسی اسم این داستانساختنها رو بذاره ژانر وحشت، انسانهای اولیه دربارهی چیزهای ناشناخته افسانههای ترسناک میساختند و برای هم تعریف میکردند.
اگه دندهعقب بریم و بخوایم یه نقطهی دقیق از تاریخِ به وجود اومدنِ ادبیاتِ ژانر وحشت پیدا کنیم؛ باید شیرجه بزنیم تو دل تاریخ یونان و رم باستان. اینجور که تاریخ میگه، یونانیها جزو اولین کسایی بودند که پیاز داغ ماجراها رو بیشتر میکردند و هیچ چیزی نمیتونست جلوی تخیلشون رو بگیره. مثلا تو اسطورههای یونان شخصیتی از نژاد افسانهای تایتان به اسم پرومتئوسه که الهامبخش داستانهای امروزی هم شده. پرومتئوس یکی از شخصیتهای شرور و ترسناک داستانهای مردم اون زمانه.
یه کم جلوتر که بیاییم، تو قرون وسطی شخصیتهایی مثل «گرگینهها» یا خونآشامهایی به اسم «دراکولا» سر و کلهشون پیدا شد که داستانهای خیلی ترسناکی هم ازشون ساخته شد. به هر حال امیدواریم روح همهی این خالقان چیزهای ترسناک شاد باشه. اگه خلاقیتشون نبود، ما چطوری هیجان تزریق میکردیم به زندگیمون آخه؟
داستانهای دراکولایی از کجا شروع شدند؟
یکی از نویسندههای ایرلندی به اسم «برام استورکر» برای اولین بار «دراکولا» رو خلق کرد. استورکر تو سال ۱۹۸۷ فرهنگهای مختلف مثل اروپای شرقی، افسانههای مربوط به خونآشامها و ... رو خوند و تهش گفت «حالا وایسید یه چیزی خلق میکنم تا خشکتون بزنه!» و یه اثر متفاوت تو ادبیات ژانر وحشت خلق کرد و اسمش رو گذاشت «دراکولا». اثری که اگه بخونی، هر کاری کنی از ذهنت پاک نمیشه (پناه بر خدا!).
رد پای ادبیات وحشت تو سینما
یه کم که گذشت، داستانهای زیادی مثل «مومیایی»، «گوژپشت نتردام»، «دراکولا» و ... طرفدارهای زیادی پیدا کردند؛ اونقدر که دیگه گفتند اینجوری نمیشه. باید فیلمشون رو هم بسازیم. پس فیلم خیلی از این کتابهای معروف هم ساخته شدند.
با گذشت زمان چیزهای ترسناک مزهشون رو از دست میدن. پس برای این که پرطرفدار بمونند، باید ترسناک و ترسناکتر بشن. وقتی ژانر وحشت پاش به فیلمها هم باز شد، ادبیات گفت «نباید کم بیارم!» در نتیجه شخصیتهای ترسناک جدیدتری خلق شدند که معمولا قاتلهای زنجیرهای بودند.
ژانر وحشت تو ادبیات ایران
درسته که سر و کلهی ژانر وحشت برای اولین بار تو یونان و رم باستان پیدا شد، اما تو ایران هم ردپای این ژانر تو اسطورهها و داستانهای قدیمی زیاد دیده میشه. شخصیتهایی مثل غولها، دیوها، جنها و پریها و ... از زمانهای قدیم تو داستانهای ایرانی بودهند. ولی خب، راستش رو بخواید، ادبیات و سینمای این ژانر پیشرفت خوبی تو ایران نداشت. حالا ببینیم بعد از این چی میشه. راستی؛ شما نمیخواید نویسندهی ژانر وحشت بشید؟ نیازمند داستانهای ترسناک و آبدهنخشککنتون هستیم.
ویژگی مشترک داستانهای وحشت
اگه قرار باشه ویژگیهای داستانهای ژانر وحشت رو تو چند تا گزینه خلاصه کنیم، اینجوری میشه:
* لحن و زبان داستان یه جوریه که ترس و وحشتِ داستان رو بیشتر میکنه. نویسنده یه سری جزئيات رو نمیگه تا موقعیتها و شخصیتها ناشناخته بمونند. بله، دقیقا به همین روشی که گفتیم خواننده رو نصف جون میکنه!
• حوادث خیلی ناگهانی اتفاق میافتند؛ جوری که وسطهای داستان سکته نکنی شانس میآری.
• شخصیتها تو موقعیتهای مختلف اون روی خودشون رو نشون میدن. اینجور وقتها میزنی رو کتاب و میگی «عجب آدمیهها...»
• معمولا داستان جوری نوشته شده که انگار نویسنده کنار دستتون نشسته و خودش براتون روایت میکنه...
چرا ژانر وحشت پرطرفداره؟
شاید سوال شما هم این باشه که چی باعث میشه ژانر وحشت تو سینما و ادبیات انقدر طرفدار داشته باشه؟ خب معلومه، حس هیجانزدگی! درسته که ترسیدن یه واکنش دفاعیه، اما حس ترس و وحشتی که از یه اثر ادبی یا سینمایی پیدا میکنیم، هیجانه و هیجان! ما میدونیم که این داستانها ساختگیاند، به خاطر همین ترس رو از نزدیک تجربه میکنیم، اما خیالمون راحته که آسیبی نمیبینیم. پس کلی کیف می کنیم!
کتابهای ژانر وحشت انتشارات پرتقال
حالا انتشارات پرتقال برای طرفدارهای ژانر وحشت چه کارهایی کرده؟
مجموعههایی منتشر کرده که اگه نفستون رو بند نیاره، حداقل تو ذهنتون موندگار میشن؛ و حتی بعد از تمومشدنشون چند روزی درگیرشون میشید.
خیلی خب، بریم ببینیم چندتا از کتابهای باحالی که تو ژانر وحشت منتشر شده چه کتابهاییاند؟
🍊 قصههای ترسناک عمو مونتاگ ، کریس پریستلی ، ترجمهی قاسم مومنی
🍊 مهمان همزادی از قلمرو ناشناخته ، مری داونینگ هان ، ترجمهی محمد ورزی
🍊 کابوس زدگان ، دن پبلاکی ، ترجمهی مروا باقریان
🍊 عمارت مرموز (راز ساعت بلک فورد) ، گرگوری فنارو ، ترجمهی محمد ورزی
قصه های ترسناک عمو مونتاگ
تو یه یادداشت مفصل دربارهی کتاب قصه های ترسناک عمو مونتاگ باهاتون صحبت کردیم؛ و هر چی نکته به ذهنمون میرسید دربارهی این کتاب گفتیم. اگه دوست دارید دربارهی این کتاب باحال بدونید، پیشنهاد میکنیم روی عنوان کتاب کلیک کنید و این یادداشت رو بخونید. بعد برگردید همینجا و به خوندن این یادداشت ادامه بدید.
قصه های ترسناک عمو مونتاگ
نویسنده: کریس پریستلی
مترجم: قاسم مومنی
گروه سنی: ۱۶+
مهمان همزادی از قلمرو ناشناخته
کتاب مهمان همزادی از قلمرو ناشناخته دربارهی یه گروه روح خبیثه که اسم خودشون رو گذاشتند کایند فولکی. حالا این گروه یه بچه رو دزدهاند و یه همزاد زشت رو جایگزینش کردند (پناه بر خدا؛ حتی تصورش هم مو به تن آدم راست میکنه).حالا این وسط «مالی» خواهر این نوزاد، حاضره هر کاری کنه تا برادرش رو ازشون پس بگیره. درگیرشدن با یه مشت روح دیوونه الکیه مگه؟ کلی ماجرای تاریک و سیاه به همراه داره...
مهمان همزادی از قلمرو ناشناخته
نویسنده: مری داونینگ هان
مترجم: محمد ورزی
گروه سنی: ۱۴+
کابوس زدگان
همهی ما کابوس میبینیم؛ اما خوبیش اینه که وقتی بیدار میشیم، متوجه میشیم که هیچکدوم از چیزهایی که دیدیم، واقعیت نداشتهاند و یه نفس راحت میکشیم. اما تیموتی جولی با همه یه فرق داره. کابوسهایی که میبینه همهشون واقعی میشن.
حالا فکرش رو کنید که تازگیها کابوسهای زیادی میبینه؛ دربارهی برادرش که تو جنگ زخمی شده و الان تو کماست. دربارهی دوست صمیمیاش استوارت که رفتارش عجیب شده. دربارهی دختر تازهوارد کلاسشون که دنبال دردسر میگرده. شایدم خودش یه دردسر بزرگه و کسی هنوز نمیدونه. کابوسهای تیموتی یکی یکی به واقعیت تبدیل میشن؛ حال برادرش بدتر میشه، استوارت به بیمارستان میره و هیولاهای وحشتناک دنبال خود تیموتیاند. وسط این همه دردسر، تیموتی فقط از یه چیز مطمئنه، این اتفاقها به ابیگل همون دختر تازهوارد کلاسشون یه جورهایی ربط داره...
کابوس زدگان
نویسنده: دن پبلاکی
مترجم: مروا باقریان
گروه سنی: ۱۲+
عمارت مرموز ، راز ساعت بلک فورد
جلد اول عمارت مرموز که اسمش راز ساعت بلک فورده دربارهی عمارت باشکوه واچ هالوئه. تو این عمارت یه راز جادویی مخفی شده، یه ساعت دیواری بزرگ که فقط زمان رو اعلام نمیکنه، بلکه وقتی چرخدهندههاش متوقف میشن، اتفاقهای عجیب و غریبی تو جنگل میافته...
لوسی و الیور تینکر، وقتی به این عمارت میرسند، خیالشون راحته که همه چی مرتبه تا این که یه غریبهی مرموز به پدرشون پیشنهادی میده: آقای تینکر باید ساعت عمارت رو درست کنه و بعدش کلی سکهی طلا بگیره. بچهها که تیزتر از این حرفهان خیلی زود متوجه میشن که عمارت باشکوه اونجوریها هم که به نظر میرسه، نیست و اتفاقهای عجیبی در حال افتادنه. الیور و لوسی باید با هیولایی به اسم «گار» روبهرو بشن...
عمارت مرموز، راز ساعت بلک فورد
نویسنده: گرگوری فونارو
مترجم: محمد ورزی
گروه سنی: ۱۲+
حالا این همه دربارهی ژانر وحشت و داستانهای ترسناک حرف زدیم، بگید ببینیم، اگه پاش بیفته، بلدید یه داستان ترسناک تعریف کنید که همه خشکشون بزنه از ترس؟